loading...
مرکز دانلود مذهبی
دانلودی ها

با عرض سلام و خوش آمد، خدمت شما عزيزان
اين وبلاگ سعي دارد به مرکز دانلود منتخب مذهبي تبديل شود و زيباترين گنجينه هاي صوتي، تصويري و... را براي دانلود در اختيار شما قرار دهد.
براي توسعه ي وبلاگ و زيبا سازي به نظرات شما عزيزان  نيازمنديم
عزيزاني که علاقه مند به اشتراک گذاشتن صوت، متن و... يا همکاري در هر بخشي هستند، درخواست نويسندگي خودشون را 
براي ما ارسال نمايند...
09210866270
عارف روشن ضمیر بازدید : 327 چهارشنبه 19 اسفند 1394 نظرات (0)

احادیث درباره عالم و علما؛ حدیث 002

حدیث عالم؛ احادیث عالم؛ احادیث معصومین علیهم السلام در باره عالم و علما، حدیث معصوم علیه السلام در باره عالم و علما؛ احادیث شیعه در آتا ایران؛ 002

حدیث (1) قال رسول الله (ص) :

أَعلَمُ النّاسِ مَن جَمَعَ عِلمَ النّاسِ إِلى عِلمِهِ؛

داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.

(من لا یحضره الفقیه، ج4، ص395)

 

 

حدیث (2) امام صادق عليه ‏السلام :

لايَنبَغى لِمَن لَم يَكُن عالِما أَن يُعَدَّ سَعيدا؛

كسى كه بهره ‏اى از دانش ندارد معنا ندارد كه ديگران او را سعادتمند بدانند.

(تحف العقول، النص،ص364)

 

 

حدیث (3) قال ابی عبدالله (ص) :

قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: يَغْدُو النَّاسُ عَلى‏ ثَلَاثَةِ أَصْنَافٍ: عَالِمٍ‏، وَ مُتَعَلِّمٍ‏، وَ غُثَاءٍ، فَنَحْنُ الْعُلَمَاءُ، وَ شِيعَتُنَا الْمُتَعَلِّمُونَ، وَ سَائِرُ النَّاسِ غُثَاءٌ؛

جميل گويد: شنيدم از آن حضرت كه مى‏ فرمود: مردم سه دسته صبح مى‏كنند: عالم‏ و متعلم‏ و ورآبى، ما علماء هستيم، و شيعيان ما متعلم و دانش آموزند، و مردم ديگر ورآبيند.

(الکافی،ج 1،ص82)

 

 

حدیث (4) امام صادق عليه ‏السلام :

لَن تَبقَى الاَرضُ اِلاّ وَ فيها عالِمٌ يَعرِفُ الحَقَّ مِنَ الباطِلِ؛

هرگز زمين باقى نمى‏ماند مگر آن كه در آن دانشمندى وجود دارد كه حق را از باطل مى‏شناسد.

(محاسن، ج 1، ص234)

 

 

حدیث (5) امام علی علیه السلام:

رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛

چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودی نمی دهد.

(نهج البلاغه،ص755)

 

 

حدیث (6) امام صادق علیه السلام:

العُلَماءُ حُكّامٌ عَلَى المُلوكِ؛

عالمان فرمانرواى بر شهرياران هستند.

(کنز الفوائد،ج2،ص33)

 

عارف روشن ضمیر بازدید : 312 جمعه 13 آذر 1394 نظرات (0)

با تشکر از کاربرانی که در ایام محرم ما را یاری نموده اند.

کاروان می اید از شهر دمشق

بر سر خاک شه سلطان عشق 

 

کاروان با خود رباب اورده است 

بهر اصغر شیر و اب اورده است

 

کاروان امد ولی اکبر نداشت 

ام لیلا،شبه پیغمبر نداشت 

 

کاروان امد ولی شاهی نبود 

بر بنی هاسم دگر ماهی نبود

پیام از:5856---0936

علی بازدید : 458 شنبه 02 آبان 1394 نظرات (1)

دانلود مداحی محرم 94

| هیئت رایت العباس (ع) شمیرانات چیذر – امام زاده علی اکبر (ع) |

| حاج محمود کریمی |

| مراسم شب دهم |

 

برای دانلود به ادامه مطلب بروید:

علی بازدید : 676 شنبه 02 آبان 1394 نظرات (0)

دانلود مداحی محرم 94

| هیئت رایت العباس (ع) شمیرانات چیذر – امام زاده علی اکبر (ع) |

| حاج محمود کریمی |

| مراسم شب نهم|

 

برای دانلود به ادامه مطلب بروید:

عارف روشن ضمیر بازدید : 367 پنجشنبه 30 مهر 1394 نظرات (0)

خبر اومد تو خیمه مشک عمو دریده 
از شرم روی اصغر رنگ رباب پریده 

تو خیمه ها بجز صبر کسی چاره نداره 
عموت رفته عزیزم این دفه آب بیاره 

یک قطره آب نمونده تو مشک پاره پاره 
غُصه نخور علی جون شاید بارون بباره 

از گرمی تن تو گهواره هم میسوزه 
لب از لبت میگیرم، اما لبم می سوزه 

چطوری پیکرت رو ببرم سوی خیمه 
خدا روشکر رقیه بی هوشه توی خیمه 


 

علی بازدید : 971 چهارشنبه 29 مهر 1394 نظرات (0)

دانلود مداحی محرم 94

| هیئت رایت العباس (ع) شمیرانات چیذر – امام زاده علی اکبر (ع) |

| حاج محمود کریمی |

| مراسم شب ششم و هفتم |

 

برای دانلود به ادامه مطلب بروید:

عارف روشن ضمیر بازدید : 311 سه شنبه 28 مهر 1394 نظرات (0)

قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش كه در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد 
——————

 

عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم كه شفاعت كند از قاتل خویش ، از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسین 
——————

عالم همه محو گل رخسار حسین است ، ذرات جهان درعجب از كار حسین است . دانی كه چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ، یعنی كه خدای تو عزادار حسین است 
——————

آبروی حسین به كهكشان می ارزد ، یك موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم كه بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا كه حسین بیش از آن می ارزد 
——————

ماه خون ماه اشك ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میكنم 
——————

ای وجودت عشق را معنای حسین عالمی یك قطره تو دریا حسین فرا رسیدن ماه محرم را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت می گم 
——————

پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی كشیدوگفت:كه ماه محرم است.گفتم: كه چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است 
——————

السلام علیكم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیك یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم) 
——————

اردوی محرم به دلم خیمه به پا كرد 
دل را حرم و بارگه خون خدا كرد 
——————

محرم آمد و ماه عزا شد 
مه جانبازی خون خدا شد 
جوانمردان عالم را بگویید 
دوباره شور عاشوار به پا شد 
——————

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد … 
ای به دل بسته ، قدری آهسته 
کن مدارا با ، زینب خسته … 
یا حسین مظلوم … 
——————

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن 
تموم حاجتا رو همه از می گیرن 
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه 
شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه 
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه 
سینه زن حسینه ، یل ام البنینه … 
——————

دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین 
تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین 
——————

السلام ای وادی کرببلا 
السلام ای سرزمین پر بلا 
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن 
السلام ای کشته های بی کفن 
——————

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم 
از تو و طفلان تو یاری کنیم 
کاش ما هم کربلایی می شدیم 
در رکاب تو فدایی می شدیم 
السلام علیک یا ابا عبدالله … 
——————

كربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد 
——————

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود 
دلها همه آماده ی پرواز شود 
با بوی محرم الحرام تو حسین 
ایام عزا و غصه آغاز شود 
——————

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز 
دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند 
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین 
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند 
——————

دل را اگر از حسین بگیرم چه كنم 
بی عشق حسین اگر بمیرم چه كنم 
فردا كه كسی را به كسی كاری نیست 
دامان حسین اگر نگیرم چه كنم 
——————

گویند كه در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است. 
——————

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟ 
آهی کشید و گفت ماه محرم است… 
——————

باز محرم رسید، ماه عزای حسین 
سینه‌ی ما می‌شود، كرب و بلای حسین 
كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه 
تا كه بگیرم صفا، من ز صفای حسین 
——————

فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن 
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن 
——————

با آب طلا نام حسین قاب کنید 
با نام حسین یادی از آب کنید 
خواهید مه سربلند و جاوید شوید 
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید 
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد 
——————

باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست 
باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست 
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست 
قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست 
محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است 
——————

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا كربلا دیگر ندارد فاصله . 
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا 
——————

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع) 
——————

علی بازدید : 1049 دوشنبه 27 مهر 1394 نظرات (1)

دانلود مداحی محرم 94

| هیئت رایت العباس (ع) شمیرانات چیذر – امام زاده علی اکبر (ع) |

| حاج محمود کریمی |

| مراسم شب پنجم |

 

برای دانلود به ادامه مطلب بروید:

علی بازدید : 331 یکشنبه 26 مهر 1394 نظرات (0)

دانلود مداحی محرم 94

| هیئت رایت العباس (ع) شمیرانات چیذر – امام زاده علی اکبر (ع) |

| حاج محمود کریمی |

| مراسم شب چهارم |

 

برای دانلود به ادامه مطلب بروید:

عارف روشن ضمیر بازدید : 314 سه شنبه 21 مهر 1394 نظرات (0)

بدانكه اين ماه ، ماه حُزن اهل بيت عليهم السلام و شيعيان ايشان است و از حضرت امام رضاعليه السلام روايت استكه چون ماه محرّم داخل مى شد پدرم را كسى خندان نمى ديد و اندوه و حُزن پيوسته بر او غالب مى شد تا روز دهم چون روز عاشورا مى شد آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مى فرمود امروز روزى است كه حسين عليه السلام شهيد شده است .

اعمال شب و روز اول محرم

 

 

عارف روشن ضمیر بازدید : 294 پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.

لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،

خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و

در همان نقطه مجدداً زمین خورد!

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش

را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.

مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))،

از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.

مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد

ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست

در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.

مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.

مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد.

شیطان در ادامه توضیح می دهد:

((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.))

وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید،

خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم

عارف روشن ضمیر بازدید : 283 پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

اشــك عــاشق


قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود كه به خدا خواسته اش رو گفته بود

هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!

                            قطره عبور كرد و گذشت

                                  قطره پشت سر گذاشت

                                        قطره ایستاد و منجمد شد

                                              قطره روان شد و راه افتاد

                                                    قطره از دست داد و به آسمان رفت


و قطره؛ هر بار چیری از رنج و عشق و صبوری آموخت


تا روزی كه خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!

                                     خدا قطره را به دریا رساند

                                                قطره طعم دریا را چشید

                                                            طعم دریا شدن را


 

ادامه مطلب مراجعه کنید...

عارف روشن ضمیر بازدید : 297 یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

ام المصائب زینب

در وصف غمت چه گویم یا زینب؟؟؟؟

آه ای صبور قافله ی غم سفر بخیر

راوی روضه های محرم سفربخیر

 

خلوت نشین نیمه شب ندبه هایاشک

دلگیر بغض های دمادم سفربخیر....

 

یکسال ونیم غربت و دلتنگی وفراق

یکسال ونیم گریه ی نم نم سفربخیر

 

ای شاهد مراثی گودالقتلگاه

ای وارث مصیبت اعظم سفربخیر

 

بغض غریب خاطره های کبودِشام

امن یجیب کوچه ی ماتمسفربخیر

 

روی کبود ونیلی وآشفته یفراق

موی سپیدو خاکی و درهمسفربخیر

 

زلفی بخون نشسته سرِنیزه هارهاست

بانو به زیر سایه ی پرچم سفربخیر


 

****************


 

چه بگویم که به من گشت چه ها دریکروز

هیجده یوسفم افتاد ز پا در یکروز

 

همرهانم همه گشتند فدا د ر یکروز

هستیم رفت ز دستم بخدا در یکروز

 

وای ازآن لحظه که از پیکر من جانمیرفت

چه غریبانه حسینم سوی میدانمیرفت

 

من عزیز همه بودم که حقیرمکردند

داغها بر جگر سوخته ، پیرمکردند

 

سِِِِِیر دادند به هر شهر و اسیرمکردند

خاک را پرده ی رخسار منیرمکردند

 

هیجده دسته گلم را به سر نیدیدند

دور محمل همه بر گریه ی منخندیدند

عارف روشن ضمیر بازدید : 347 پنجشنبه 20 فروردین 1394 نظرات (0)

 نام کتاب:سیره پیامبر اکرم (ص)                                                            نویسنده: محسن قرائتی

 زبان: فارسی                                                                                            قالب:pdf

دانلود کنید:

عارف روشن ضمیر بازدید : 298 پنجشنبه 20 فروردین 1394 نظرات (0)
فتوای مراجع درباره ی برهنه شدن در هیئت چیست ؟
حضرت امام خميني(ره):
 اگر لخت شدن باعث مفسده نباشد، اشکال ندارد و بر زنان واجب است از نگاه کردن به بدن نامحرم اجتناب کنند.

حضرت آيت الله العظمي خامنه اي:
سلام عليکم و رحمة الله و برکاته
بسمه تعالى
در صورتى که نامحرم نباشد و مستلزم مفسده نباشد، برهنه شدن و سينه زدن جايز است ولى مناسب است با لباس عزادارى انجام بگيرد.

حضرت آيت الله العظمي بهجت:
- حدود شرعى سينه ‏زنى و عزادارى:
 برخى از شيعيان در مجالس عزادارى اهل بيت ـ عليهم‏السّلام ـ و خصوصا مجلس سرور شهيدان، اباعبداللّه‏ الحسين ـ عليه‏السّلام ـ اقدام به سينه‏ زنى و کندن صورت می‏نمايند ـ که باعث کبود شدن و خون‏ريزى مى‏شود ـ حکم شرعى آن چيست؟ 
جواب: در صورتى که مناسب عزادارى باشد و مرض‏آور نباشد، اشکال ندارد.

- لخت شدن و سرخ شدن بدن در عزادارى:
 لخت شدن در عزادارى چگونه است و اگر بر اثر سينه‏ زنى، بدن سرخ شود، چه حکمى دارد؟ 
جواب. اشکال ندارد و لخت شدنى که در معرض نظر حرام نامحرم باشد، جايز نيست.

حضرت آيت الله سيستاني:
سؤال: آيا در مجالس عزاداري، ناله وشيون بلند سر دادن و محکم به سر و صورت و دست کوبيدن جايز است ؟
پاسخ: اشکال ندارد.
سؤال: آيا هروله کردن ( بالا وپايين پريدن ) در عزاداري يا جشن يا حتي عزاداري امام حسين (ع) جايز است يا خير؟
پاسخ: اشکال ندارد.
سؤال: ميخواستم نظر حضرت عالي وشرعي ونحوه حلال يا حرام را درباره لخت شدن افراد در هيئت هاي مذهبي که جهت سينه زني انجام مي گيرد را بدانم؟
پاسخ: اشکال ندارد.
سؤال: لخت شدن در مراسم سينه زني چه حکمي دارد؟
پاسخ: اشکال ندارد.

حضرت آيت الله نوري همداني: 
سوال- فلسفه سينه زنى چيست؟ کسى که لباسش را در می‏آورد البته به طورى که نامحرم نبيند و سينه بزند تا اينکه از سينه‏اش خون بيايد حکمش چيست؟
جواب: سينه زنى يک نوع عزادارى و اظهار ارادت نسبت به خاندان عصمت و طهارت است که از طريق سينه زنى و روضه خوانى و. . . خاطره فداکارى و جانبازى امام حسين‏ عليه‏ السلام و ساير ائمه معصومين عليه السلام براى هميشه در خاطره‏ها زنده مىیماند.
و سينه زدن بطور متعارف عملى ارزشمند و پسنديده است.

حضرت آيت الله مکارم شيرازي:
سئوال: لخت شدن در مجالس سينه زني اشکالي دارد؟ 
جواب: درصورتي که زنان حضور داشته باشند اين کار حرام است و اگر زنان هم نباشند اشکال دارد.

حضرت آيت الله فاضل لنکراني:
سؤال ـ آيا سينه و زنجير زدن در عزادارى که منجر به کبود و حتى جارى شدن خون مى شود جايز است؟
جواب: ـجايز بلکه راجح است مشروط بر آنکه موجب ضرر مهم و اضرار بر نفس نباشد
سؤال ـ برهنه شدن مردان در حال سينه زدن و زنجير زدن در منظر زنان چگونه است؟
جواب: بر زنان لازم است از نظر خوددارى کنند. البته بر مردانى که مى دانند زنان به بدن آنها نگاه مى کنند جايز نيست لخت شوند.

حضرت آيت الله مظاهري:
سؤال: برهنه‌ شدن‌ آقايان‌ در حال‌ سينه‌ زدن‌ و زنجير زدن‌ در برابر خانمها چه‌ حکمي‌ دارد؟ استفاده‌ از بلوزهايي‌ که‌ پشت‌ شانه آنها سوراخ‌ است‌ تا زنجير روي‌ بدن‌ قرار گيرد و در انظار مردم‌ خصوصاً خانمهاست‌ چه‌ حکمي‌ دارد؟
جواب: جايز است‌ ولي‌ تفکيک‌ زن‌ و مرد در همه‌ جا، يکي‌ از اهداف‌ بزرگ‌ اسلام‌ است‌.

حضرت آيت الله جوادي آملي:
سوال ـ سينه زدن با بدن برهنه، به دور از چشم نامحرم، چه حکمى دارد؟
پاسخ: در صورتى که مصون از نگاه نامحرمانه ـ نه خصوص نامحرم ـ باشد، اشکال ندارد.

آيت الله سيد صادق روحاني:
سؤال: برهنه شدن مردان و در منظر زنان سينه و زنجير زدن چه حکمي دارد؟
جواب: باسمه تعالي ، بر مرد جايز است ولي زنان نگاه نکنند.
عارف روشن ضمیر بازدید : 385 سه شنبه 18 فروردین 1394 نظرات (0)

متن اشعار روضه و مداحی حاج محمود کریمی شب اول محرم  92

 

1-متن شعر مناجات:

السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی      چه زیان تو را که من هم برسم به آبرویی

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت     سر خمّ می سلامت شکند اگر سبویت

(بشکست اگر دل من به فدای خال رویت           سر تو آقا سلامت شکند اگر دل من)

قربون چشم خیس بارونت آقا                   می میرم با دیدن پلک لرزونت آقا

شال سیاهت پرچم ماه غمه                     سینه پُر دم من خیمه محرمه

می دونم که ماتم داری / می دونم که گرفتاری        من رو تنها نمی ذاری {آقام آقام ای آقام} (4)

بی تو می میرم / ای لیلای صحرا گردم        سخت بی تو زندگی / ای جان زهرا برگرد

رشتۀ عشق و / من از تو  نمی بُرم           آخر یه روزی آقا / من به درد تو می خورم

کِی بی درد امام زمان می خوری

همین روزها که گریونی / برات می شم یه قربونی        با چشمهای بارونی {آقام آقام ای آقام} (4)

هل من معین فاطیل معه العویل و البکاء

شد ماه گریه /مولا گریونه امشب         نوحۀ عالم شده / امون از دل زینب

نالۀ زهرا، / غریب مادر شده         ماه سینه زنهای / ارباب بی سر شده

فدای لبهای پارت / فدای طفل و گهوارت       دخترهای آوارت....

کوفه نامرده /کوفی بی عار و درده        کوفه بدقولی کرده / ای کاش آقام برگرده

می ترسم آقا / از پای پر آبله         تیرهای سه شعبه رو دیدم دست حرمله

دلم خونه دلم خونه / پریشونه پریشونه     مسلم روضه می خونه ...

کوفه میا حسین جان کوفه وفا نداره      کوفی بی مروت شرم و حیا نداره

ادامه متن را دانلود کنید:

عارف روشن ضمیر بازدید : 349 سه شنبه 18 فروردین 1394 نظرات (0)

متن اشعار روضه و مداحی شب دهم محرم 92 حا�� محمود کریمی

1-      متن شعر روضه شب عاشورا 92 کریمی

می رود از خیمه رهایش کنید      شعله در اسفند برایش کنید

الحق جا دارد از این دم به بعد     حیدر کرار صدایش کنید

قامت او دید خدا امر کرد        قبله گه کرب و بلایش کنید

 خواهر او گفت به اهل حرم       چشم ضیاء دست دعایش کنید

مالک قلب من و دیوانه هاست     هر چه سر اینجاست فدایش کنید

ساقی از باده سبو می کشد    منت این راز مگو می کشد

صحبت این طره گیسو کند    آمده تا سجده بر آن رو کند

گفت سه ساله به سر دوش تو    مثل عمو هست اگر رو کنند   

هیچ کسی سایه زینب که نیست     پای تو را پله بانو کند

باده انگور ندانیم  چیست     ما گره کور ندانیم چیست

تا تو رو داریم گره تو کارمون نیست...

رزم بیاموز در این کارزار    تا که درآری ز سپاهی دمار

چشم تو کافی است که حیران کند      تا چه رسد چرخ زند ذوالفقار

میمنه را دوخته بر میسره    فرق ندارند یمین و یسار

یک طرفت ناله این المفر    یک طرفت لشکری و در فرار

نیست عجب ساقی دریا شدی    ریخته بر شانه تو آبشار

عارف روشن ضمیر بازدید : 425 دوشنبه 17 فروردین 1394 نظرات (0)

1-متن شعر روضه کریمی شب ششم محرم 92(قاسم ابن الحسن)

باز یل آمده است، معنی حی علی خیر العمل آمده است

او غزال حرم است، تا قصیده بشود مثل غزل آمده است

نوجوان است ولی، ادبش گفت که از روز ازل آمده است

شاخ شمشاد حسین، در حقیقت سفر ماه عسل آمده است

شتر سرخ کجاست، پسر صف شکن جنگ جمل آمده است

هدفش ازرق بود، در پی کشتن این حداقل آمده است

به خدا با رزمش، طرز جنگیدن سقا به مثل آمده است

یک نفر جنگیده، نعره حیدری از چند محل آمده است

لشکر از خواب پرید، بی مهابا همه گفتند اجل آمده است

همه در حیرت او، عمه زینب چه نگاهی زده بر صورت او

سپرش را برداشت، آمد عمامه سبز پدرش را برداشت

حرز یا فاطمه داشت، یا علی گفت و تمتم هنرش را برداشت

از عمو بوسه گرفت، خاطرش جمع که بار سفرش را برداشت

گریه می کرد ولی، دیگر از دوش نیز سرش را برداشت

از همه دل می کند، تا که از مادر خود هم نظرش را برداشت

چون نهال است تنش، از چه رو مرد حرامی تبرش را برداشت

وای از این رفتن او، زرهی نیست که اندازه شود بر تن او

خیمه غوغا شده است، نامۀ رفتنش انگار که امضا شده است

ای عمو زود بیا، نوجوانی وسط معرکه تنها شده است

نجمه چشمش روشن، چقدر قاسم او خوش قد و بالا شده است

چه حنا بندانی است، صورت غرق به خون تو چه زیبا شده است

عارف روشن ضمیر بازدید : 301 دوشنبه 10 فروردین 1394 نظرات (0)

در نزدیکی های تهران حوالی دولت آباد و میدان خراسان، یک گاریچی بود بنام قاسم ، که کارش فروش جیگر بود وبه همین دلیل معروف شده بود به قاسم جیگرکی.

قاسم جیگرکی شرور بود. اهل دعوا و چاقو کشی و گاهی اوقات هم پیک مشروبی میزد. اما هر سال چند روز قبل از محرم که میشد ، دست و دهانش رو آب میکشید و تو مجلس امام حسین خدمت می کرد.

 

میگفت آخر ذی الحجه  دهن شو آب می کشید و لباس عزا میپوشید ومیومد تو حسینیه محل و ، در ضمن علمم  داشت حسینیه ، علم کش هیئت این بود چون خیلی ماشاالله قدرتمند و قدرتمند بود علمم که بزرگ بود.

آقا هیئتی که 5هزارتا سینه زن داشت خلاصه کم کم کار به  جایی رسید که رسید به 100 نفر سینه زن ،مردم دیگه نیومدن.

هیئت امناء هیئت  دور هم نشستن که چرا هیئت کسی نمیاد. گفتن از مردم میپرسیم رفتن از مردم پرسیدن آقا تو چرا نمیایی؟گفت این قاسم جیگرکی علامت کش هیئتتونه ،خب وقتی  یه هیئت راه میافته اولین کسی که مردم میبیننش کیه؟ علامت و علامت کش دیگه،شراب خوره ،چاقو کش معروف دمه جیگرکی برو بابا ما نمیاییم .

دیدن همه به خاطر این نمیان ،چیکار کنیم یه جوری به قاسم میگیم که امسال محرم نیا تو دیگه حسینیه.

ادامه مطلب مراجعه کنید:

عارف روشن ضمیر بازدید : 366 پنجشنبه 30 بهمن 1393 نظرات (0)

1-متن شعر روضه کریمی شب هفتم محرم 92 (حضرت علی اصغر)

آقاجون نذرمه شیرخوارۀ من      همیشه زیر سایه ات بمونه

پسره یا دختره فرق نداره      آرزومه با ولایت بمونه

آقاجون نذرمه طفل کوچیکم    برای تو مایۀ امید بشه

تو رکابت بمونه تا جون داره     آخرش پیش چشات شهید بشه

آقاجون نذرمه بچه ام یه روزی      نور دیده های مادرش بشه

تو سختیها مثل اصغر تو      حامیه امام و رهبرش بشه

آقاجون عنایتی کن به دلم    که دلم رو به دل رباب بدم

یاد اصغر می کنم شیر جای خود    روم نمیشه به عزیزم آب بدم

-----------_________________--------------

من توی گهواره / تو عازم سفر        سرباز آخرت / علی رو با خودت ببر

بابا کجا می خوای بری / چرا منو نمی بری     اگه شش ماهه ام باید / بشم شهید آخری

می خوام فدایی / تنهایی هات بشم       مثل داداش علی /منم، می خوام فدات بشم

با اینکه تشنمه / بابا، می خوام باهات بیام        دارم تو خیمه می میرم / ببین، خونی شده لبهام

می خوام با غربتِ / تو همسفر بشم       من کوچیکم ولی / می خوام، برات سپر بشم

داغ جداییت و / حالا، رو دل من نذار     بابا تا که منو داری / دیگه، سپر می خوای چکار

راهی میدونه / تو آغوش باباش     اومد و میخونه / رجز، با سوز گریه هاش

با اولین رجز / براش، کمون کشیده شد      هنوز جلو نیومده / علی، گلوش بریده شد

ابی عبدالله بند قنداغش رو پاره کرد... سریع با خنجر بند قنداق رو از هم پاره کرد...بچه از قنداق بیرون بیاد... چرا، واسه اینکه محتضر بتونه دست و پا بزنه... راحت تر جون بده...

تویی برتر از تو        ندیدم در این دشت حیدرتر از تو

آخه بقیه شمشیر داشتند نیزه داشتند زبان داشتند رجز بخونند پا داشتند مرکب داشتند ... تو میدان رجز بخونند...

علی اصغری تو     ولی در جهان نیست اکبر تر از تو

                                      به گوشت پدر گفت      علی اکبرم گشت اصغر تر از تو

خود آب آور    ندیده کسی آب آورتر از تو

بگو با رباب هم       که آغوش تیر است مادرتر ازتو

سرِ نیزه ها نیست     به تعیین سردارها سرتر از تو

کمان را نگه داشت      سه شعبه سه دستی دهان را نگه داشتطلب مراجعه کنید 

جهت مشاهده و دانلود کل مطلب به ادامه مطلب مراجعه کنید.

عارف روشن ضمیر بازدید : 376 پنجشنبه 30 بهمن 1393 نظرات (0)

1-      متن شعر روضه شام غریبان 92 -کریمی

با این شتاب فکر کنم سر می آورد        با این شتاب حوصله را سر می آورد

می تازد و غنیمت جنگ غروب را        از چنگ سی هزار نفر در می آورد

حس می کنم که داخل خورجین غصبی اش     یک باغ سیب سرخ معطر می آورد

مگه من از گریه برا تو خسته میشم ... خدا نیاره اون روز و...

سرمست سود داد و ستدهای کربلاست     دارد چقدر چادر و معجر می آورد

ای حسین ... حسین...

نرخ طلای کوفه سقوطش مسجل است    از بس که گوشواره و زیور می آورد

جد شما فقط صد و سی شتر بار همراهش بود .. همه چی رو بردند ... حساب کن گهواره شکسته رو هم بردند...

دود و تنور روشن و عطری شبیه او       اینجای روضه داد من را در می آورد

شب اوله که از من دوری       من کربلا تو کوفه، کنج تنوری

وای من خیمه ها به غارت رفت      کیست سویی روی نی پریشان ماند     

وسط جمع خیمه ای سوزان         خواهری دلشکسته حیران ماند

بچه یتیمهاش کجان... بشمارید... دو تا کم شده...

وای من چادری به یغما رفت    بانویی معجرش در آتش سوخت

مرد بیمارخیمه توحید    نیمی از بسترش در آتش سوخت

امام سجاد در بستر بود اومدند بستر رو از زیرش کشیدن...

شعله و دود تا فلک می رفت     کربلا هم سقیفه ای دارد

 به لب کند تیغ خورده مگیر     هرکه اینجا وظیفه ای دارد

عاقبت هرچه بود با سختی       سر خورشید را جدا کردند

مرد خورجین به دستی آوردند    صحبت از درهم و طلا کردند

مرد خورجین به دست با سرعت    سوی دارلاماره می تازد

مرد خوش قول کوفه با جیبی     مملو از گوشواره می تازد

باد تند خزان چه سوزی داشت   چند برگی ز لاله ای گم شد

در هیاهوی غارت خیمه   گوشوار سه ساله ای گم شد

 وای از هق هق النگو ها    آسمان هم به هق هق افتاده

داس بی رحم کینه بر جان      غنچه های شقایق افتاده

آی؛ حرف خلخال را دگر نزنید     دردسر ساز می شود بخدا

دختران تازه یادشان رفته      زخم ها باز می شود بخدا

جهت مشاهده ی ادامه روضه و دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنید

درباره ما
Profile Pic
دل خوش ازآنیم که حج میرویم
غافـل از آنیم کـه کج مـیرویــم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
حج بخدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
دین که به تسبیح و سر وریش نیست
هرکه علی گفت که درویش نیست
صبح به صبح در پی مکر و فریب
شب همه شب گریه و امن یجیب
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از وبلاگ خوشم امد؟
    کدهای اختصاصی





    Powered by WebGozar

    محبوبیت در گوگل

    SusaWebTools